رسوبات آواری- تبخیری سازند شوریجه در اواخر ژوراسیک پسین- اوایل کرتاسه پیشین، در اثر عملکرد فاز زمینساختی سیمرین پسین در نواحي وسيعي از خاور و مرکز حوضه كپهداغ نهشته شده است. بهمنظور شناسايي تغييرات رخسارهاي و تعيين محيطهاي رسوبي اين سازند در خاور كپهداغ، 3 برش چي چکیده کامل
رسوبات آواری- تبخیری سازند شوریجه در اواخر ژوراسیک پسین- اوایل کرتاسه پیشین، در اثر عملکرد فاز زمینساختی سیمرین پسین در نواحي وسيعي از خاور و مرکز حوضه كپهداغ نهشته شده است. بهمنظور شناسايي تغييرات رخسارهاي و تعيين محيطهاي رسوبي اين سازند در خاور كپهداغ، 3 برش چينهشناسي شامل 2 برش سطحي باغك و مزدوران و يك برش تحتالارضي در یکی از چاههای خانگيران انتخاب و مطالعه شده است. بررسی شواهد روی زمین و مطالعه میکروسکوپی 311 مقطع نازک نشان میدهد که محيط رسوبي قسمت زيرين سازند شوریجه در برشهاي مورد بررسي بهطور عمده از نوع رودخانهاي، بهويژه رودخانه بريده بريده و همچنين رودخانه مئاندري است. در قسمت بالايي اين سازند، رخسارههاي ساحلي و در نهايت رخسارههاي پهنه جزر و مدی ديده میشود كه بهطور محلي داراي رسوبات مربوط به محيطهای لاگونی و سدی ميباشند.
پرونده مقاله
رسوبات سازند نایبند در برش جنوب باختری طبس و در شرق ایران مرکزی واقع شده که شامل توالی ماسه سنگ، شیلهای زغالدار، سیلت سنگ و لایههای آهک فسیلدار است. این سازند در این برش به ستبرای 1410 متر به سن تریاس پسین میباشد. در بخش میانی برش چینهشناسی این سازند یعنی 400 تا 6 چکیده کامل
رسوبات سازند نایبند در برش جنوب باختری طبس و در شرق ایران مرکزی واقع شده که شامل توالی ماسه سنگ، شیلهای زغالدار، سیلت سنگ و لایههای آهک فسیلدار است. این سازند در این برش به ستبرای 1410 متر به سن تریاس پسین میباشد. در بخش میانی برش چینهشناسی این سازند یعنی 400 تا 600 متری از قاعده توالی، مجموعهای از اثر فسیلها یافت شدند. این اثر فسیلها شامل Lockeia isp.، Palaeophycus tubularis، Palaeophycus striatus، Planolites beverleyensis، Rhizocorallium isp.، Rosselia isp. و cf. Treptichnus isp. است. با وجود اثر فسیلهایی چون Lockeia isp.،Rhizocorallium isp. و Rosselia isp. ، این مجموعه اثر فسیل قابل نسبت دادن به اثر رخساره کروزیاناست. این ضخامت از سازند نایبند در شرایط محیط رسوبی آرام و زیر سطح موجسار هوای آرام (FWWB–fair-weather wave base ) ته نشست شده است.
پرونده مقاله
در پژوهش حاضر، خوشهبندي مجموعهاي از دادههاي هيدروشيمي دشت ورامين با استفاده از روشهاي خوشهبندي C- ميانگين فازي (FCM) و تحليل خوشه سلسله مراتبي (HCA) انجام شده و کاربرد آنها در تغييرات رخسارههاي هيدروشيمي بحث گرديد. نمونههاي آب زيرزميني با استفاده از بهينه کردن ت چکیده کامل
در پژوهش حاضر، خوشهبندي مجموعهاي از دادههاي هيدروشيمي دشت ورامين با استفاده از روشهاي خوشهبندي C- ميانگين فازي (FCM) و تحليل خوشه سلسله مراتبي (HCA) انجام شده و کاربرد آنها در تغييرات رخسارههاي هيدروشيمي بحث گرديد. نمونههاي آب زيرزميني با استفاده از بهينه کردن تعداد خوشه و درجه فازي شدگي با استفاده از روش C- ميانگين فازي به سه گروه طبقهبندي شدند. از دادههاي آب زيرزميني ۹۰ نمونه چاه عميق و نيمه عميق و ۹ متغير هيدروشيمي منطقه موردمطالعه استفاده شد. نتايج اين دو روش، مراکز خوشه را توليد ميکند که در تشخيص فرايندهاي فيزيکي و شيميايي تغييرات هيدروشيمي منطقه موردمطالعه مؤثر است. در روش FCM تعداد خوشه بهينه توسط توابع بهينهيابي تعيين ميشود اما در روش HCA براساس تجربه کاربر و سعي و خطا تعيين ميشود. روش FCM روشي مناسب در تحليل داده اکتشافي در بيان توزيع رخسارههاي هيدروشيمي است و زماني که خوشههاي پيوسته يا داراي هم پوشاني وجود دارند، ابزار بهتري نسبت به HCA براي خوشهبندي است. با ترسيم خطوط تراز مقدار عضويت هر خوشه که بر روي نقشه بهصورت مکاني و پيوسته نشان داده شده، خوشههاي نمونههاي آب زيرزميني بهخوبي مشخصشده است. نتايج نشان داد؛ روش FCM در تحليل دادههاي مرزي، نسبت به روش HCA که تغييراتي واضح و ناگهاني دارد؛ تواناتر است.
پرونده مقاله
برش ده نمک در شمالیترین نقطهای که سازند قم رخنمون دارد و به عبارتی در محلی که زون ایران مرکزی هممرز با زون البرز است، واقع شده است. مطالعه ویژگیهای ریز رخسارهای، محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی سازند قم در این محدوده میتواند به درک وضعیت حوضه رسوبی قم در شمالیت چکیده کامل
برش ده نمک در شمالیترین نقطهای که سازند قم رخنمون دارد و به عبارتی در محلی که زون ایران مرکزی هممرز با زون البرز است، واقع شده است. مطالعه ویژگیهای ریز رخسارهای، محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی سازند قم در این محدوده میتواند به درک وضعیت حوضه رسوبی قم در شمالیترین بخش آن و هممرز با زون البرز، کمک شایان توجهی نماید. در این مطالعه 166 نمونه از رسوبات سازند قم در برش ده نمک واقع در شمال شرق گرمسار مورد بررسی قرار گرفته است. آنالیز ریز رخسارهای منجر به شناسایی نه ریز رخساره شده و از نظر محيط رسوبگذاري به چهار كمربند رخسارهاي پهنه جزر و مدي، لاگون، رسوبات سدي/ریفی و شیب پلاتفرم تعلق دارند. به دلیل عدم گسترش نهشتههای ثقلی و توربیدایتی و وجود فراوان نهشتههای سدی/ریفی، محيط تشكيل نهشتههای کربناته سازند قم در برش ده نمک که بیشترین تهنشست آن در بخشهای کمعمق حوضه بوده یک شلف کربناته لبهدار پیشنهاد میشود. در این مدل، رخسارههای مربوط به ناحیه عمیق حوضه گسترش نداشته و عمیقترین رخساره مربوط به بخشهای شیب پلاتفرم میباشد. همچنین مطالعات چینه نگاری سکانسی نشان میدهد که برش ده نمک شامل چهار سکانس رسوبی رده سوم، سه مرز سکانسی از نوع اول و دو مرز سکانسی از نوع دوم میباشد.
پرونده مقاله
جهت تعیین ریز رخساره ها و محیط های رسوبی نهشته های مایستریشتین در بخش غربی حوضۀ کپه داغ، یک برش چینهشناسی در فاصله 5/9 کیلومتری شمال-شمال غرب جربت انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. در این برش نهشته های مایستریشتین شامل سازندهای کلات (به ضخامت 282 متر) و چخماقلو (به ضخامت چکیده کامل
جهت تعیین ریز رخساره ها و محیط های رسوبی نهشته های مایستریشتین در بخش غربی حوضۀ کپه داغ، یک برش چینهشناسی در فاصله 5/9 کیلومتری شمال-شمال غرب جربت انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. در این برش نهشته های مایستریشتین شامل سازندهای کلات (به ضخامت 282 متر) و چخماقلو (به ضخامت 77 متر) است. سازند کلات از سنگآهکهای زیستآواری و سازند چخماقلو از شیل، مارن، سنگآهک و آهکرسی تشکیل شده است. براساس شواهد صحرایی و همچنین مطالعات فسیلشناسی، مرز زیرین سازند کلات دربرش مزبور با سازند آب دراز بهصورت ناپیوستگی فرسایشی می باشد. مرز زیرین سازند چخماقلو با سازند کلات از نوع هم شیب و تدریجی و مرز بالایی آن با نهشته های پالئوسن سازند پسته لیق بهصورت ناپیوستگی از نوع پیوسته نما است. مطالعات پتروگرافی نهشته های مایستریشتین موجب شناسایی 16 ریزرخساره شد. این ریز رخساره ها در 5 کمربند رخسارهای پهنه جزر و مدی، لاگون، پشته های ماسه ای، ریف و جلوی ریف در یک پلاتفرم کربناته نهشته شده اند.
پرونده مقاله
سازند چلکن در زمان پلیوسن زیرین و میانی تشکیل شده و در برش جوارم (جنوب شهرستان قائمشهر) دارای ماهیت آواری است. این سازند از سه مجموعه کنگلومرایی، ماسهسنگی و گلسنگی تشکیل شده است که در بیشتر بخش ها در توالیهای ریزشونده به سمت بالا مرتب شدهاند. ماهیت ریزشونده به بالای چکیده کامل
سازند چلکن در زمان پلیوسن زیرین و میانی تشکیل شده و در برش جوارم (جنوب شهرستان قائمشهر) دارای ماهیت آواری است. این سازند از سه مجموعه کنگلومرایی، ماسهسنگی و گلسنگی تشکیل شده است که در بیشتر بخش ها در توالیهای ریزشونده به سمت بالا مرتب شدهاند. ماهیت ریزشونده به بالای توالیهای رسوبی و ویژگی های رسوبشناسی و ساختارهای رسوبی نشان میدهد سازند چلکن در یک محیط رودخانه ای تشکیل شده است. رخسارههای کنگلومرایی بیشتر ماهیت دانهپشتیبان، رخسارههای ماسهسنگی ماهیت آرنایتی (کوارتز و لیتیک آرنایت) و رخسارههای گلسنگی ماهیت آواری-کربناتی دارند. با توجه به ساخت های موجود، جهت جریانهای قدیمی رو به شمال است.
پرونده مقاله
مجموعۀ آتشفشانی سهند در جنوب تبریز و شرق دریاچۀ ارومیه واقع شده و شامل تناوبی از گدازه، مواد آذرآواری و رسوبات تخریبی است و تحت تاثیر چین خوردگی ها و شکستگی های زیادی قرار دارد. این آتشفشان از نظر سنی به نسبت جوان (میوسن تا پلیوسن) می باشد و ساختار آن تا حدودی سالم است، چکیده کامل
مجموعۀ آتشفشانی سهند در جنوب تبریز و شرق دریاچۀ ارومیه واقع شده و شامل تناوبی از گدازه، مواد آذرآواری و رسوبات تخریبی است و تحت تاثیر چین خوردگی ها و شکستگی های زیادی قرار دارد. این آتشفشان از نظر سنی به نسبت جوان (میوسن تا پلیوسن) می باشد و ساختار آن تا حدودی سالم است، به طوری که مطالعات رخساره شناسی و آتشفشان شناسی در بخش بالایی این مجموعه که پیوستگی جانبی خوبی دارد، امکان پذیر می باشد. بر اساس مطالعات رخساره شناسی در این بخش، ساختمان آتشفشان سهند را می توان در چهار رخسارۀ مرکزی، رخسارۀ نزدیک، رخسارۀ متوسط و رخسارۀ دور تفکیک کرد. مطالعات رخسارهای و آتشفشان شناسی نشان میدهد که ساختمان آتشفشان سهند در اثر چندین فاز فورانی انفجاری ایجاد شده که برخی از آنها با دخالت آب همراه بودهاند و فاصلۀ زمانی زیادی میان فورانها وجود نداشته است. ویژگیهایی چون جوش خوردگی شدید و رنگ نهشتههای آذرآواری نشان میدهد که این واحدها در زمان تشکیل، دمای بالایی داشته و در خشکی تشکیل شدهاند. در مجموع، فوران های آتشفشانی سهند بیشتر انفجاری بودهاند و به همین دلیل مقدار نهشتههای آذرآواری خیلی بیش از گدازه است. در رخسارههای مرکزی، نزدیک و متوسط سهند آثاری از فعالیتهای گرمابی جدید یافت نمیشود و فقط در رخسارۀ دور، چشمۀ آبگرم وجود دارد (بستانآباد). برای اثبات ارتباط این چشمه ها با آتشفشان سهند، به مطالعات بیشتری نیاز است.
پرونده مقاله
این مقاله با بیان تفاوت های اساسی بین رخسارههای خشکیزاد و آواری، محدود بودن مطالعات خاستگاه به رخسارههای خشکیزاد را مورد تاکید قرار میدهد. با علم بر حضور رخسارههای دانه درشت، دانه متوسط و دانه ریز در بیشتر توالیهای رسوبی خشکی زاد و تفاوت در مشخصههای بافتی و کانی چکیده کامل
این مقاله با بیان تفاوت های اساسی بین رخسارههای خشکیزاد و آواری، محدود بودن مطالعات خاستگاه به رخسارههای خشکیزاد را مورد تاکید قرار میدهد. با علم بر حضور رخسارههای دانه درشت، دانه متوسط و دانه ریز در بیشتر توالیهای رسوبی خشکی زاد و تفاوت در مشخصههای بافتی و کانیشناختی و روشهای مطالعه آنها و تفاوت احتمالی خاستگاه این رخسارهها، مراحل اساسی و ضروری در مطالعه این رخسارهها برای تعیین خاستگاه رسوبی مورد بررسی قرار گرفت. در توضیح این مراحل مثال هایی از سازندهای خشکی زاد ایران مرکزی (سازند سرخ بالایی) و شمال غرب ایران (سازند زیور) ارائه شده است. نقش دیاژنز، تغییر شکل های ساختاری و جغرافیای دیرینه در مطالعات خاستگاه بررسی و اهمیت آنها در این نوع مطالعات توضیح داده شد. در انتها نحوه کنترل صحت تفاسیر ارائه شده برای توالی رسوبی مورد مطالعه نیز بحث شده است.
پرونده مقاله
چشمههای آهکساز آب اسک در فاصله 85 کیلومتری شمال شرقی تهران در دامنه شرقی آتشفشان دماوند واقع شدهاند. نهشتههای این چشمهها، بیشتر بهصورت تراورتن دیده میشوند. بررسيهای میکروسکوپی حاکی از وجود چهار رخساره غیرزیستی و تعداد دو رخساره زیستی در تراورتنهای آب اسک است. چکیده کامل
چشمههای آهکساز آب اسک در فاصله 85 کیلومتری شمال شرقی تهران در دامنه شرقی آتشفشان دماوند واقع شدهاند. نهشتههای این چشمهها، بیشتر بهصورت تراورتن دیده میشوند. بررسيهای میکروسکوپی حاکی از وجود چهار رخساره غیرزیستی و تعداد دو رخساره زیستی در تراورتنهای آب اسک است. بر اساس توالی رسوبگذاری و رخسارههای سنگی و همچنین با دور شدن از چشمهها سه نوع مختلف تراورتن در منطقه شناسایی شد (تراورتنهای نوع اول با مورفولوژی دهانهای و کانالی، تراورتنهای نوع دوم با مورفولوژی حوضچهای، سدی و آبشاری و تراورتنهای نوع سوم یا لامینهای). بر روی نمودار δ13C در مقابل δ18O (VPDB)، این تراورتنها در دو رده اُنکویید و قشرهاي بلورین از نظر سنگرخساره قرار میگیرند. براساس رخسارههای شناسایی شده، این چشمهها گرمابي هستند و در رده چشمههاي ترموژن قرار ميگیرند. مقادیر مثبت ضریب اشباع شدگی لانژلیه (LSI) برای چشمههای پشنک، نادعلی و زاغ بیانگر فوق اشباع بودن این نمونهها نسبت به کربنات کلسیم است و همین موضوع موجب رسوبگذاری قابل توجه در اطراف چشمههای مورد نظر شده است. در مقابل، مقدار LSI منفی در چشمه سر پل به تحت اشباع بودن آب نسبت به کربنات کلسیم اشاره دارد. بنابراین به نظر میرسد نقش این چشمه در رسوبگذاری تشکیلات تراورتنی در این منطقه کمتر از سایر چشمهها است. همچنین موقعیت نمونهها بر روی نمودار بهینه شده گيبس و نمودار ون ویردام نشان میدهد، برهمکنش آب با سنگهای کربناته و تا حدودی سیلیکاته بهعنوان مهمترین منبع تأمین عناصر کلسیم و سدیم در این منطقه شناخته میشوند.
پرونده مقاله
دونین پسین در تاریخ زمین با تغییرات مهم آب و هوایی جهانی، حوادث کاهش اکسیژن و انقراض زیستی مهم هنگنبرگ همراه میباشد. اصلیترین هدف این مطالعه، بررسی ارتباط بین محیط نهشت دیرینه و شرایط احیای دیرینه طی نهشت رسوبات سازند جیرود با سن دونین پسین در برش گرمابدر واقع در شمال چکیده کامل
دونین پسین در تاریخ زمین با تغییرات مهم آب و هوایی جهانی، حوادث کاهش اکسیژن و انقراض زیستی مهم هنگنبرگ همراه میباشد. اصلیترین هدف این مطالعه، بررسی ارتباط بین محیط نهشت دیرینه و شرایط احیای دیرینه طی نهشت رسوبات سازند جیرود با سن دونین پسین در برش گرمابدر واقع در شمال شرق تهران است. سازند جیرود در برش گرمابدر، با ضخامت حدود 280 متر، از نهشتههای سیلیسی آواری، کربناته، هیبریدی کربناته-سیلیسی آواری و فسفریتی تشکیل شده است. آنالیز رخسارههای رسوبی سازندهی برش مورد مطالعه، حاکی از وجود سه مجموعهی رخسارهای اصلی سیلیسی آواری مربوط به محیطهای خلیج دهانهای در اثر امواج، بخش حاشیه ساحلی و بخش دور از ساحل و دو مجموعهی رخسارهای کربناته مربوط به مناطق بین جزر و مدی و زیر جزر و مدی است و تائیدی بر محیط نهشتی ساحلی–دریایی کمعمق است. علاوه بر این، بررسی تغییرات عناصر و اندیسهای ژئوشیمیایی شرایط احیای دیرینه (همانند U/Th و V/Cr) نیز نشاندهندهی شرایط احیاییتر در زمان رسوبگذاری شیلهای سیاه و فسفریتهای سازند جیرود در برش مورد مطالعه است. در مجموع، این نتایج نشان میدهند که انطباق خوبی بین عمق محیط نهشتی و شرایط احیایی حاکم بر آن طی رسوبگذاری شیلهای سیاه رنگ سازند جیرود وجود دارد.
پرونده مقاله
توالی¬های کربناته سازند آسماری همراه با نهشته¬هایی از ماسه¬سنگ در اغلب نواحی حوضه رسوبی زاگرس از جمله ناحیه اهواز در بازه زمانی الیگو - میوسن ته¬نشین شده¬اند. در این مطالعه اثرات محیط¬های رسوب¬گذاری و پس از رسوب¬گذاری بر کیفیت مخزنی زون A7 سازند آسماری در چاه¬ شماره 4 م چکیده کامل
توالی¬های کربناته سازند آسماری همراه با نهشته¬هایی از ماسه¬سنگ در اغلب نواحی حوضه رسوبی زاگرس از جمله ناحیه اهواز در بازه زمانی الیگو - میوسن ته¬نشین شده¬اند. در این مطالعه اثرات محیط¬های رسوب¬گذاری و پس از رسوب¬گذاری بر کیفیت مخزنی زون A7 سازند آسماری در چاه¬ شماره 4 میدان نفتی اهواز مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعه توالی¬های سازند آسماری در این برش منجر به شناسایی تعداد 11 رخساره کربناته، یک رخساره تبخیری، یک رخساره آمیخته کربناته - آواری و یک رخساره سیلیسی آواری شد. محیط¬های رسوبی پهنه جزر و مدی، لاگونی، ریف مرجانی و دریای باز برای ته¬نشینی رخساره¬های شناسایی شده معرفی شده است. با توجه به عدم وجود تغییرات ناگهانی، به نظر می¬رسد نهشته¬های مورد مطالعه در یک پلتفرم کربناته نوع رمپ ته¬نشین شده¬-اند که تحت اثر ورود رسوبات سیلیسی-آواری از سیستم¬های رودخانه¬ای زاگرس بوده است. همچنین از فرآیندهای دیاژنتیکی که توالی¬های مورد بررسی را تحت تأثیر قرار داده¬اند می¬توان به میکرایتی¬شدن، سیمانی¬شدن، نئومورفیسم افزایشی، تراکم فیزیکی و شیمیایی، انحلال، شکستگی و پرشدگی، دولومیتی¬شدن و انیدریتی¬شدن اشاره نمود که در محیط¬های پسارسوبی دریایی، متئوریک و تدفینی رخ داده¬اند. بسیاری از شکستگی¬ها توسط مواد نفتی پر شده¬اند که این نشاندهنده این موضوع است که شکستگی¬ها در کنار دولومیتی¬شدن، تراکم شیمیایی و روزنه¬های فنسترال از مهمترین عارضه¬های پسارسوبی جهت افزایش کیفیت مخزن هستند. درحالیکه سیمانی¬شدن و انیدریتی¬شدن با بستن فضاها در کاهش کیفیت مخزن اثرگذار بوده¬اند.
پرونده مقاله
در این پژوهش محیط رسوبی سازند جیرود مورد بررسی و بازسازی قرار گرفته است. سازند جیرود به سن دونین پسین در برش آرو در جنوب غربی شهرستان فیروزکوه در بخش جنوبی البرز مرکزی متشکل از حدود 45 متر نهشتههای تخریبی است. برای انجام این پژوهش عملیات صحرایی صورت گرفت و لاگ رسوبی تف چکیده کامل
در این پژوهش محیط رسوبی سازند جیرود مورد بررسی و بازسازی قرار گرفته است. سازند جیرود به سن دونین پسین در برش آرو در جنوب غربی شهرستان فیروزکوه در بخش جنوبی البرز مرکزی متشکل از حدود 45 متر نهشتههای تخریبی است. برای انجام این پژوهش عملیات صحرایی صورت گرفت و لاگ رسوبی تفصیلی این سازند در برش مذکور تهیه شد و تعداد 52 نمونه از لیتولوژی های مختلف برداشت شد. برای مطالعات میکروسکوپی از تمام نمونههای ماسه سنگی و کنگلومرایی و چند نمونه محدود از نمونههای گلسنگی و یک نمونه خاک قدیمه مقاطع نازک تهیه شد و مورد مطالعه قرار گرفت. مرز زیرین این سازند با ناپیوستگی فرسایشی روی سازند میلا قرار گرفته است. رخسارههای مشاهده شده این سازند در برش آرو شامل رخسارههای تخریبی کنگلومرا، ماسه سنگ و گل سنگ به همراه یک افق خاک دیرینه میباشد. رخسارههای مشاهده شده براساس رخسارههای رسوبی رودخانهای مایال طبقهبندی شد. نهشتههای کنگلومرایی متشکل از دو رخساره Gcm و Gmm، نهشتههای ماسه سنگی شامل سه رخساره Sh، Sp و Sm و رخسارههای گل سنگی شامل دو رخساره Fl و Fm میباشند. مطالعات صحرایی و سنگ نگاری به شناسایی دو مجموعه رخساره تخریبی رودخانهای کانال و دشت سیلابی منجر شد. محیط رسوبی کلی بازسازی شده برای سازند جیرود در برش آرو یک محیط رسوبی رودخانهای بریده بریده تعیین شد که بخش پایینی این سازند بهطور عمده رخسارههای درون کانال با غلبه رخسارههای کنگلومرایی و بخش بالایی کموبیش بهطور کامل از رخسارههای دانه ریز گل سنگی دشت سیلابی به همراه افقی از خاک دیرینه را شامل میشود.
پرونده مقاله
سازند آسماری با سن الیگو – میوسن سنگ مخزن اصلی بسیاری از میادین فروافتادگی دزفول را تشکیل می¬دهد. آنالیز ریز رخساره، فرآیندهای دیاژنزی و مطالعه چینه¬نگاری سکانسی سازند آسماری بر اساس مطالعات پتروگرافی، لاگ¬های پتروفیزیکی و داده¬های تخلخل و تراوایی مغزه انجام گرفته است. چکیده کامل
سازند آسماری با سن الیگو – میوسن سنگ مخزن اصلی بسیاری از میادین فروافتادگی دزفول را تشکیل می¬دهد. آنالیز ریز رخساره، فرآیندهای دیاژنزی و مطالعه چینه¬نگاری سکانسی سازند آسماری بر اساس مطالعات پتروگرافی، لاگ¬های پتروفیزیکی و داده¬های تخلخل و تراوایی مغزه انجام گرفته است. مطالعات پتروگرافی منجر به تشخیص 12 ریز رخساره در پنج زیر محیط رسوبی شامل بین کشندی، لاگون، سد (متعلق به رمپ داخلی)، رمپ میانی و رمپ خارجی متعلق به رمپ کربناته کم شیب شد. ریز رخساره¬های محیط بین کشندی، لاگون و سد بیشتر در بخش بالایی سازند آسماری گسترش دارند حال آنکه در بخش میانی سازند ریز رخساره¬های رمپ میانی و خارجی گسترش دارند. تراکم، سیمانی شدن، انحلال، دولومیتی شدن و شکستگی فرآیندهای اصلی دیاژنزی موجود در سازند می¬باشند. سیمانی شدن و تراکم نقش مخرب را بر روی کیفیت مخزنی داشته¬اند حال آنکه دولومیتی شدن، انحلال و شکستگی نقش سازنده در شکل¬گیری کیفیت مخزنی دارند. مطالعات چینهنگاری سکانسی با توجه به مشخصات اصلی ریز رخسارهها، محیط رسوب¬گذاری آنها و نیز روندهای کمعمق شدگی و عمیق شدگی ریز رخسارهها منجر به تشخیص سه سکانس رده سوم آکی¬تانین زیرین، آکی¬تانین بالایی و ابتدای بوردیگالین شده است. ریز رخساره¬های سیستم تراکت پیشرونده (TST) در بخش¬های رمپ میانی تا خارجی تحت تأثیر تراکم، انحلال (قالبی)، سیمانی شدن و تا حدی دولومیتی شدن قرار گرفته¬اند. سیستم تراکت تراز بالا (HST) در بخش رمپ داخلی تحت تأثیر دولومیتی شدن، شکستگی و انحلال در نزدیکی مرزهای سکانسی قرار گرفته و از کیفیت مخزنی بهتری نسبت به سیستم تراکت پیشرونده برخوردار هستند.
پرونده مقاله